۱۳۸۹ تیر ۳۰, چهارشنبه

کوچ

نه، تو ديگر دنيايم را خط مي زني

نامت را

تبرک صادقانه ي انساني ات را

حالا ديگر

ناله هاي باد

و زخم هاي آفتاب

معنايي ديگر دارند

بگذار

خورشيد واپسين روزم را

با چشمهاي خودم

بسوزانم

بادهاي نالان را

من

بگذاز

سوگواره ي دشتهاي هزار سوار گريان کنم

پايان کوچ

نزديک است

۱ نظر:

  1. ناله های باد از پس سکوت چشمهای تو نالان می خوانندم...

    پاسخحذف