۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۷, جمعه

کم راه




روزي صدايت خواهم کرد

تو از ياد مي‌بري خودت را

تو رد پاي سيمرغان را گم کرده اي
تنهاييِ تنهاي تنم را

۱ نظر:

  1. حوصله مدادها از دست هاي كرخت سر رفته
    سيمرغان برهنه در آفتاب خفته اند
    تنهايي بدجور مد شده !

    پاسخحذف