دست نوشته های علی زارع قنات نوی
· تمام خونهای جاری از چشمانممنقبض می شوند در دست هایم....بترسید!این اشک نیستخون را نمی بینید؟ جماعت!!
· شک نمی کنید!
· خون را نمی بینید؟! جماعت!!
· بترسید لااقل!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر